گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، درروزهای پایانی تابستان بازار ارز روزهای پرالتهابی را طی می کند و به تبع التهاب در بازار ارز کالاهای مختلف مرتبط و غیر مرتبط با ارز افزایش قیمت را تجربه می کنند.اینکه بازار ارز کلیدی ترین بازار کشور است که به سرعت آثارش بر سایر بازارها نمایان می شود مساله ای است که وظیفه بانک مرکزی را در مدیریت این بازاربیش ارزپیش نمایان می سازد.در گفتگو با دکتر وحید شقاقی شهری رییس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی به برررسی نوسانات روزهای اخیر پرداخته ایم.
تمام آنچه این روزها می خریم حتی شیر و ماست هم با نرخ دلار محاسبه و گرانی های آن به قیمت ارز نسبت داده می شود واقعا در اقتصاد ما چه خبری است که تا به حال از آن بی اطلاع بودیم؟ مگر همه ی اقتصاد ما وابسته به ارز است که این روزها بازارها با تلاطم نرخ ارز به هم ریخته است؟
اقتصاد ایران سالهاست که به هم ریخته است هر چند این روزها و این ماه ها به هم ریختگی های بیشتری را در آن نظاره گر هستیم اما این بیماری و مرض یک بیماری کهنه است که درمان نشده و مسوولین زمانی که می توانستند برای درمان آن کاری کنند هیچ نسخه ای نپیچیدند تا به امروز رسید که حل آن یا در شرایط فعلی غیر ممکن یا بعید به نظر می رسد که به این زودی ها درمان شود. این مرض چیزی نیست به غیر از اینکه کل اقتصاد ایران وابسته و متصل به نرخ ارز است. براساس برآوردها ٧٠ درصد هزینه های تولید در ایران ارز بری دارد یعنی وابسته به قیمت ارز است! وقتی٧٠ درصد هزینه های تولید ارز بری داشته باشد طبیعتا بازار دارایی و به ویژه بازار کالا و خدمات نیز با تنش ها و نوسانات ارز دچار التهاب و فراز و فرودهای مختلفی می شوند و این مساله به شدت روی قیمت ها، عرضه و تقاضا و در نهایت قدرت خرید مردم و معیشت اکثریت مردم تاثیر عمیقی به جا می گذارد.
این میزان وابستگی تولید و اقتصاد ایران به ارز خبر خوبی نیست، بنابراین منشاء گرانی ها همین ارزی است که دولت قادر به کنترل قیمت آن نیست
به هر حال این موضوع خبر خوبی نیست که ٧٠ درصد هزینه های تولید به ویژه کالاهای اساسی و ضروری وابسته به نرخ ارز است، چرا که این موضوع نشان می دهد ما علی رغم شعارهایی که دادیم برای قطع وابستگی و تکیه بر توانایی های داخلی و استفاده از مواد اولیه داخلی و تبدیل آن به مواد مورد نیاز تولید کار چندان مهمی انجام نداده ایم، لذا واضح است چنین اقتصاد وابسته به ارزی با گران شدن نرخ دلار همه کالاها و خدماتش نیز روز به روز گرانتر می شود و منشأ و ریشه همه گرانی ها را باید در نرخ ارز جست و جو کرد. وقتی ریشه ی تمام گرانی ها در نرخ ارز نهفته باشد برای کنترل آن هم باید تلاش کنیم تا نوسانات و افزایش نرخ را مهار کنیم، مسائل به این صورت باید تحلیل شود، یعنی تلاش برای تتبیت نرخ دلار و کاهش قیمت ها به مرور زمان.
مولفه های مهم و تاثیر گذار بر رکود در اقتصاد ایران چه مواردی هستند؟
با توجه به اینکه در اقتصاد ایران کسری های تجاری و ناترازی ارزی بالایی داریم، ضمن اینکه متاسفانه رشد نقدینگی بالا و رشد اقتصادی نیز پایین است حتما تورم در اقتصاد ما رقم بسیار بالایی است. طبیعتاً وقتی تورم ما ۴۰ درصد است و میانگین تورم جهانی زیر ۵ درصد است یعنی سالانه به میزان ۳۵ درصد باید به نرخ ارز افزوده شود. تفاوت قیمت داخل و خارج هم روی نرخ ارز تاثیر میگذارد، حذف کسری های تجاری بالا، ناترازی فراوان، رشد نقدینگی و به تبع آن رشد تورم در اقتصاد سه عامل اصلی هستند که دست به دست هم میدهند که نرخ ارز در اقتصاد ایران روند افزایشی به خود بگیرد. وقتی نرخ ارز روند افزایشی دارد و ۷۰ درصد هزینههای تولید هم وابسته به نرخ ارز است شاهد نوسانات و افزایش قیمت هم در بازار دارایی و هم بازار کالا و خدمات خواهیم بود.
آیا میتوانیم نرخ ارز را تثبیت کنیم؟
امکان تثبیت نرخ ارز در حال حاضر وجود ندارد. وقتی میخواهید نرخ ارز را تثبیت کنید باید به میزان کافی و به میزان تقاضای اقتصاد، ذخایر ارزی و منابع ارزی داشته باشیم، ما در حال حاضر به دلیل تحریمهای نفتی و با توجه به اینکه واردات ما بیشتر از صادرات غیرنفتی شده، همواره واردات رسمی و غیر رسمی بیشتر از صادرات غیر نفتی بوده بنابراین به دلیل کاهش ارز آوری ناشی از فروش نفت، منابع ارزی ما کفاف این مسئله را نمی دهد، لذا اگر حتی نرخ دلار هم مثلا روی ٢٠ هزار تومان تثبیت شود، دولت در بلند مدت قادر به حفظ آن نیست، به این دلیل که برای تثبیت نرخ ارز باید منابع کافی ارزی در اختیار داشته باشد. وقتی تقاضا بیشتر از عرضه ارز است نمی توان مانع افزایش قیمت شد، لذا تثبیت نرخ ارز زمانی اتفاق می افتد که منابع ارزی کافی برای مدیریت بازار در دست دولت باشد. در شرایط تحریمی که تقاضای ارز بیشتر از عرضه ارز است و تحریم بانکی هم مانع آزاد شدن منابع ارزی ایران در سایر کشورهای جهان شده است لذا نمی توان به این موضوع امیدوار بود که در کوتاه مدت امکان تثبیت نرخ ارز وجود داشته باشد.
چه روشی در حال حاضر روش مدیریت درست در بازار ارز است؟
همین روش موجود یعنی شناوری مدیریت شده باید اجرا شود.به این دلیل که منابع ارزی کشور به شدت محدود است، لذا مدیریت عرضه ارز بسیار حائز اهمیت است تا کشور با مشکلات کمتری مواجه شود. در حال حاضر عمدتاً به سمت وضعیت شناوری و بازار آزاد میرویم که به دلیل عرضه کم فشار زیادی به اقتصاد وارد می کند، بنابراین نمیتوانیم قیمت ارز را کم کنیم.
بعضی از نمایندگان مجلس می گویند که دولت بازار و اقتصاد را رها کرده و برای اینکه برای خود درآمدزایی کند از گرانی نرخ ارز بهره می برد آیا این مسئله را تایید می کنید؟
این ادعای درست و کارشناسی شده ای نیست. این ادعا از این نظر کارشناسی نیست که دولت در حال حاضر منابع ارزی زیادی در اختیار ندارد که با عرضه آن مانع فشار بر اقتصاد شود، لذا دولت تمایلی به بالا رفتن نرخ ارز ندارد، به این خاطر که وقتی نرخ ارز بالا برود قیمت همه کالاها و خدمات افزایش مییابد و عملاً نارضایتی و فشار بر روی دولت بیشتر میشود، لذا در عمل دولت باید تمایل به کنترل و کاهش نرخ ارز داشته باشد و از این منظر که منابع ارزی در اختیار ندارد و صادرات غیرنفتی ما با مشکل مواجه شده، کرونا هم مزید بر علت شده و در صادرات غیر نفتی هم خلل ایجاد شده، همچنین دولت ساماندهی مبارزه با قاچاق را درست مدیریت نکرده و در آن موفق نبوده، صادرکنندگان غیرنفتی ارز حاصل از صادرات را به کشور باز نگردانند و در حوزه رشد نقدینگی هم موفق نبودیم ماحصل این عوامل دست به دست هم داده تا نرخ ارز روند افزایشی به خود بگیرد و با افزایش نرخ ارز تلاطمات و افزایش قیمت ها در بازار هر روز بیشتر شود.
دولت در این مسئله چقدر موثر است، در مسائلی مثل عدم فشار به شرکت های دولتی برای بازگرداندن ارز صادراتی، بی توجهی به آماده سازی اقتصاد و مدیریت درست اقتصاد جنگی بعد از روی کار آمدن آقای ترامپ که گفته بود از برجام خارج می شود، به نظر شما خونسردی دولت و بی برنامگی و عدم آینده بینی چقدر به ما خسارت زده است؟
درست است ما پیش از این می دانستیم که آقای ترامپ ایران را به خروج از برجام تهدید کرده بود لذا دولت باید از قبل از رسیدن به این وضعیت طبیعتاً سیاستهای اقتصاد مقاومتی را اجرا می کرد، سیاست هایی که با همین هدف در سال ٩٢ ابلاغ شد تا ما بتوانیم اقتصاد را درست هدایت و مدیریت کنیم تا با درون زایی موجب تقویت اقتصاد شویم و اجازه دهیم اجرای اقتصاد مقاومتی آسیبپذیریهای اقتصاد ایران را هم در کاهش سطح کسری های تجاری و کسری بودجه و هم کنترل و ثبات نظام مالی و کنترل رشد نقدینگی کمک کند، قاچاق را کاهش دهیم، واردات را کنترل کنیم، تمام این شاخص های مهم و موثر در اقتصاد، همه در سیاستهای اقتصاد مقاومتی لحاظ شده اما به دلیل عدم اجرای آن اینک با مشکلات عدیده ای در اقتصاد کشور مواجه هستیم. اصلا اقتصاد مقاومتی نوشته شد برای اینکه آسیبپذیریهای اقتصاد را کاهش دهد اما متأسفانه دولت توجهی به این موضوع نکرد و هیچ گاه گام بلندی برای اجرای درست آن برنداشت.
نظر شما